وهابیت در عربستان,وهابیت,وهابیت
در ایران,وهابیت شناسی,وهابیت در عربستان,وهابیت و داعش,وهابیت یعنی
چه,وهابیت در خوزستان,وهابیت جنایات,وهابیت در مشهد,وهابیت و شیعه,وهابیون
در ایران سال 93,وهابیون در ایران 93,جنایات وهابیت در ایران,جنایت وهابیت
در ایران,تاریخچه وهابیت در ایران,فعالیت وهابیت در ایران,نفوذ وهابیت در
ایران,خطر وهابیت در ایران,اقدامات وهابیت در ایران,وهابیت شناسی
313,پایگاه وهابیت شناسی,کتاب وهابیت شناسی,پایگاه تخصصی وهابیت
شناسی,جریان شناسی وهابیت,سایت تخصصی وهابیت شناسی,سلسله مباحث وهابیت
شناسی,جامعه شناسی وهابیت,پاورپوینت وهابیت شناسی,وهابیت در عربستان
سعودی,وهابیت در عربستان,وهابیون در عربستان,تاریخ وهابیت در
عربستان,تاریخچه وهابیت در عربستان,جنبش وهابیت در عربستان,جنایات وهابیت
در عربستان,وهابیت عربستان,جمعیت وهابیت در عربستان,وهابیت و داعش,وهابیون و
داعش,وهابیت داعش,رابطه وهابیت و داعش,جنایات وهابیت و داعش,فرق وهابیت و
داعش,وهابیت یعنی چه,وهابیون یعنی چه,فرقه وهابیت یعنی چه,گسترش وهابیت در
خوزستان,فعالیت وهابیت در خوزستان,وهابیت خوزستان,وهابیون در خوزستان,نفوذ
وهابیت در خوزستان,وهابیت در استان خوزستان,تبلیغات وهابیت در
خوزستان,تبلیغ وهابیت در خوزستان,گروه وهابیت در خوزستان,جنایات وهابیت در
سوریه,جنایات وهابیت+فیلم,جنایات وهابیت در طول تاریخ,جنایات وهابیت در
عراق,جنایات وهابیت علیه شیعیان,جنایات وهابیت عکس,جنایات
وهابیت اپارات,وهابیون در مشهد,خطر وهابیت در مشهد,وهابیت مشهد,فعالیت
وهابیت در مشهد,نفوذ وهابیت در مشهد,مسابقه وهابیت در مشهد,تحرکات وهابیت
در مشهد,گسترش وهابیت در مشهد,رشد وهابیت در مشهد,وهابیت و شیعه کشی,وهابیت
و شیعه ستیزی,مقایسه وهابیت و شیعه,وهابیت و شیعه,وهابیون و شیعه,مناظره
وهابیت و شیعه,اختلاف وهابیت و شیعه,تفاوت وهابیت و شیعه,وهابیت شیعه
وهابیت مذهبی است که محمد بن عبدالوهاب در قرن هجدهم در نجد ِ عربستان بنیان گذاشت و از سال ۱۷۴۴ مورد پذیرش خاندان سعودی قرار گرفت.
دیدگاه
وهابی به یک پالایش اساسی در اسلام معتقد است و زیارت قبور و تقدیس برخی
افراد را دلالتی بر شرک میداند. وهابیت هدف خود را بازگشت به آموزههای
اصیل در قرآن
و حدیث (سنت پیامبر) را هدف میدانند و با هر نوع بدعتی مخالفت میکند.
وهابیت از نظر ایدئولوژیکی پیرو اعتقادات ابن تیمیه و از نظر فقهی پیرو
مذهب حنبلی است.
وهابیت
الهامبخش بسیاری از جنبشهای مذهبی جهان اسلام از هند و سوماترا تا سودان و
شمال آفریقا بوده است و بر جنبش طالبان در افغانستان و برخی جنبشهای
اسلامی دیگر قرن بیستم هم تأثیر گذاشتهاست.سازمان تروریستی داعش یکی از
گروههایی است که با عقاید وهابی فعالیت می کند.
اندیشکده
امریکن اینترپرایز در مقاله ای به نقل از برنارد لوییس وهابیت را با فرقه
کو کلاکس کلان (یک گروه نژادپرست افراطی) مقایسه می کند که دارای منابع
عظیم نفتی است و موفق به توسعه دیدگاههای خود بنام اسلام شده است.
از چهرههای مطرح وهابیت میتوان به :
- عبدالعزیز بن باز (مفتی پیشین عربستان)
- و شیخ عبدالعزیز آل الشیخ (مفتی کنونی عربستان) اشاره کرد.
محمد بن عبدالوهاب
معتقد بود تمام مطالبی که پس از قرن سوم هجری به اسلام افزوده شده جعلی
است و بایستی از این مذهب حذف شود. این دیدگاه به یک پالایش اساسی در مذهب
سنی اعتقاد داشت و زیارت قبور، تقدیس اولیاء و زندگی مجلل را از بزرگترین
گناهان میدانست. مساجد وهابی پیرو همین اعتقادات بسیار ساده و بدون مناره
هستند. پیروان آن لباسهای سادهای میپوشند و از استعمال تنباکو و حشیش
میپرهیزند.
عبدالوهاب
بعد از اینکه به دلیل مواضع خود از مدینه بیرون شد به شمال شرقی نجد رفته و
خاندان سعودی را پیرو باورهای خود کرد و این باعث شد تا وهابیت از نظر
سیاسی متحد دودمان سعودی باشد. شیخ سعودی متقاعد شد که وظیفه مذهبی آنها
به راه انداختن جنگ مقدسی علیه تمام انواع دیگر اسلام است. سعودیها بر
تمامی نجد مسلط شده، مکه و مدینه را اشغال کرده، به کربلا در عراق حملهور
شدند و تقریباً تمام شبهجزیره عربستان به جز یمن به تسلط آنها درآمد.
سلطان
عثمانی که عربستان را تابع خود میدانست، با کمک گرفتن از حاکم مصر نخستین
حکومت وهابی را در سال ۱۸۱۸ ساقط کرد، اما آنها تحت رهبری فیصل اول دوباره
احیا شده و حکومت خود را تا حدودی بازیابی کردند ولی بار دیگر و این بار
به دست
خاندان رشیدیه از شمال عربستان از قدرت کنار رفتند. در ۱۸۸۴ ریاض از کنترل
آنها خارج شد و در ۱۸۸۹ به کویت پناهنده شدند. در قرن بیستم سومین مرحله
احیای وهابیت با موفقیتهای ملک عبدالعزیز فرا رسید که در سال ۱۹۰۲ ریاض را
تصرف کرد و تا سال ۱۹۳۲ با بازپسگیری تقریباً تمام مناطق از دست رفته
موفق شد تا حکومت پادشاهی عربستان سعودی را بنیانگذاری کند و از آن زمان
تسلط سیاسی و مذهبی وهابیت بر شبهجزیره عربستان تضمین شد.
چهارمین
نخست وزیر مالزی ماهاتیر محمدکه مسلمان شافعیمذهب است در ژوئن ۲۰۱۶ از
کشورهای بزرگ و ثروتمند عرب که جوانان مسلمان را به سمت اعتدال هدایت
نمیکنند و به ترویج وهابیت میپردازند، انتقاد کرد و بیان داشت که «اکنون
وهابیت به مشکلی برای کشورهای جهان تبدیل شده است.»
پیروان وهابیت خود را «موحدون» میخوانند، نامی که از تأکید آنها بر وحدت مطلق خداوند
(اصل توحید) برگرفته شده است. آنها هر عملی را که دلالتکننده به شرک
(چندخدایی) بدانند مانند زیارت قبور و تقدیس برخی افراد ممنوع میشمارند.
آنها بازگشت به آموزههای اصیل در قرآن و حدیث (سنت پیامبر) را هدف
میدانند و با هر نوع بدعتی مخالفت میکنند. وهابیت
از نظر ایدئولوژیکی پیرو اعتقادات ابن تیمیه و از نظر فقهی پیرو مذهب
حنبلی است. آنها تأکید زیادی بر معانی ظاهری قرآن و حدیث و پایهگذاری
دولتی اسلامی بر اساس فقه اسلامی دارند.
در کاربرد
معاصر وهابیت به امور متعددی اطلاق میشود، از جمله: ۱) سلفیگری، ۲)
جهادگری، ۳) اعتقادات و اعمال دینی رایج در عربستان سعودی، ۴) تفسیر
تحتاللفظی قرآن و سنت، ۵) تعابیری از اسلام که به جای توجه به معنا به صحت
آداب و رسوم تأکید دارند و ۵) به طور کلی هرنوع جنبش مقاومتی که اسلام یا
اصطلاحات اسلامی را به عنوان مرجع خود معرفی میکند.
چنین نگرشی
به عمل تکفیر منجر میشود که بنابر آن هرکسی که با تفسیر آنها از اسلام
موافق نباشد کافری دانسته میشود که باید با او جهاد کرد. به این ترتیب این
دیدگاه معرف تفسیری از اسلام شمرده میشود که به طور ویژه فاقد تحمل و
مداراست.
حامد الگار سه عنصر را بین وهابیت و سلفیگری مشترک میداند:
- اینکه همه بالندگیهای پس از دو یا سه نسل اول اسلام (که به آن سلف صالح اطلاق میشود) را بیارزش میدانند.
- تصوف را مردود میدانند.
- پایبندی به یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنّت را ضروری نمیدانند.
به علاوه وی به دو ویژگی اشاره میکند که سلفیها را از وهابیها متفاوت کرده است:
اینکه سلفیها به جای توسل به زور به متقاعد کردن دیگر مسلمانان به پیوستن به گروهشان روی میآورند.
سلفیها نسبت به بحرانهای سیاسی و اجتماعی-اقتصادی پیش روی جهان اسلام آگاهی دارند.
جمعیت وهابی های جهان
در حدود نیم درصد از جهان اسلام در حدود چهار نیم میلیون نفر تخمین زده
شده است که البته از درامدهای عظیم نفتی برخوردارند. عربستان سعودی:۴
میلیون نفر (عمدتا در نجد)
برای ورود
به هر دین ، مذهب و آیینی شرط یا شروطی لازم است و تا زمانی که انسان شرط
یا شرایط آن دین را نپذیرد ، هرگز نمی توان وی را پیرو واقعی آن مذهب دانست
.
به عنوان
مثال شرط ورود به دین اسلام اظهار شهادتین یعنی شهادت به وحدانیت خداوند
متعال و شهادت به رسالت و نبوت خاتم الانبیا ص است . از نظر اسلام هر کس
اظهار شهادتین نمایند اگر چه ظاهری باشد نه واقعی ، مسلمان است و جان و مال
و ناموس و آبروی وی محترم . و این آن چیزی است که در اخبار نبوی نیز به
صراحت آمده است و مورد قبول همه مذاهب اسلامی است ، همه مسلمین اعم از شیعه
و سنی یکدیگر را مسلمان دانسته و خون و مال و ناموس هم را محترم می شمارند
. از طرفی فرقه وهابیت نیز خود را مسلمان و بلکه تنها فرقه مسلمان و پیرو واقعی سنت رسول خدا ص می داند و معتقد است که پیروان باقی مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی ، مسلمان نیستند ،
حال باید دید شرط ورود به این فرقه چیست و آیا آن شرط همان شرط ورود به اسلام است یا خیر ؟!
احمد زینى
دحلان مفتى مکّه مکرّمه در این زمینه مى نویسد: «کان محمّد بن عبد الوهّاب
إذا اتّبعه أحد وکان قد حجّ حجّه الإسلام، یقول له: حجّ ثانیاً! فإنّ حجّتک
الأولى فعلتها وأنت مشرک، فلا تقبل، ولا تسقط عنک الفرض. وإذا أراد أحد
الدخول فى دینه، یقول له بعد الشهادتین: اشهد على نفسک إنّک کنت کافراً،
وعلى والدیک أنّهما ماتا کافرین، وعلى فلان وفلان، ویسمّى جماعه من أکابر
العلماء الماضین أنّهم کانوا کفّاراً، فإن شهد قبله، وإلّا قتله، وکان
یصرّح بتکفیر الأمّه منذ ستّمائه سنه، ویکفّر من لا یتّبعه، ویسمّیهم
المشرکین، ویستحلّ دماءهم وأموالهم»
اگر چنانچه
کسى به مذهب وهّابیّت در مى آمد و قبلًا حج واجب انجام داده بود «محمّد بن
عبد الوهّاب» به وى مى گفت: باید دوباره به زیارت خانه خدا بروى چون حج
گذشته تو
در حال شرک صورت گرفته است. و به کسى که مى خواست وارد کیش وهّابیّت بشود
مى گفت: پس از شهادتین باید گواهى دهى که در گذشته کافر بوده اى و پدر و
مادر تو نیز در حال کفر از دنیا رفته اند، و همچنین باید گواهى دهى که
علماء بزرگ گذشته کافر مرده اند.و جالب این که اگر چنانچه گواهى نمى داد ،
وى را مى کشتند.
عوامل شکل
گیری فرقه وهابیت مانند برخی از فرقههای دیگر، ریشه در مبانی و عملکرد
رهبران و بنیانگذاران آن دارد. بر این اساس لازم است مبانی و عملکرد
بنیانگذار این فرقه بررسی شود.
این فرقه
منسوب به “محمد بن عبدالوهاب” از مردم “نجد” است که در سال 1115 ق در شهر
عُیینه متولد شد که پدرش در آن شهر قاضی بود . وی از کودکی به مطالعه
کتابهای تفسیر و عقاید و حدیث سخت علاقه داشت و فقه حنبلی را نزد پدر خود
که از علمای حنبلی بود آموخت. محمد بن عبدالوهاب از آغاز جوانی، بسیاری از
اعمال مذهبی مردم “نجد” را زشت می شمرد.
او در سفری
که به زیارت خانه خدا رفته بود، بعد از انجام مناسک حج به “مدینه” رفت و در
آن جا توسل مردم به پیامبر را که نزد قبر حضرت انجام می دادند، انکار کرد.
سپس به “نجد” مراجعت نمود و از آن جا به بصره رفت و مدتی در آن شهر ماند و
با بسیاری از اعمال مردم آن شهر نیز مخالفت نمود. مردم بصره وی را از شهر
خود بیرون کردند. در این هنگام که 1139 هجری بود، پدرش عبدالوهاب از
“عیینه” به “حریمله” انتقال یافت. وی با پدرش همراه شد و کتابهایی را نزد
پدر فرا گرفت و به انکار عقاید مردم “نجد” پرداخت. به این مناسبت میان او و
پدرش نزاع و جدال در گرفت. هم چنین بین او و مردم “نجد” منازعات سختی رخ
داد و این امر چند سال دوام یافت. تا این که پدرش “عبدالوهاب” در سال 1153
از دنیا رفت. وی پس از مرگ
پدر علناً به اظهار عقاید خود پرداخت و قسمتی از اعمال مذهبی مردم را
انکار نمود. جمعی از مردم حریمله از وی پیروی کردند و کار وی شهرت یافت. وی
از شهر حریمله به شهر عینیه رفت. رئیس شهر عیینه در آن وقت عثمان بن حمد
بود. عثمان عقاید شیخ را پذیرفت و او را گرامی داشت و قول داد که وی را
یاری کند.
شیخ محمد نیز اظهار امیدواری کرد که همه اهل نجد از عثمان بن حمد حمایت کنند.
خبر دعوت شیخ محمد و کارهای او به امیر
احسا رسید. وی نامه ای برای عثمان نوشت که سرانجام, عثمان عذر شیخ را خواست
و او را از شهر بیرون کرد. شیخ در سال 1160 پس از آن که از عیینه بیرون
رانده شد، رهسپار درعیه از شهرهای معروف نجد گردید. در آن وقت امیر درعیه،
محمد بن مسعود جدّ آل سعود بود. وی به دیدن شیخ محمد رفت و به وی عزت و
نیکی را بشارت داد. شیخ محمد نیز غلبه و قدرت محمد بن سعود را بر همه بلاد
نجد بشارت داد. بدین ترتیب ارتباط میان آن دو شکل گرفت. حمایت محمد بن سعود
از شیخ محمد موجب شد که وی بر عقاید و افکار خود پافشاری کند. هر کدام از
مسلمانان که از عقاید وی پیروی نمی کردند، کافر محسوب می شدند و برای جان و
مال و ناموس آنان ارزشی قایل نبود.
جنگهایی که
وهابیان در نجد و خارج از آن از قبیل یمن و حجاز و اطراف سوریه و عراق می
کردند، بر همین پایه قرار داشت. هر شهری که با جنگ و غلبه بر آن دست می
یافتند، برای آنها حلال بود. کسانی که با عقاید او موافقت می کردند، باید
با وی بیعت نمایند و اگر کسانی به مقابله بر می خاستند، باید کشته شوند و
اموالشان تقسیم گردد. طبق این رویه مثلاً از اهالی یک قریه به نام فصول در
شهر احسا سیصد مرد را به قتل رساندند و اموالشان را به غارت بردند!
سرانجام شیخ محمد بن عبدالوهاب
در سال 1206 درگذشت و پس از وی پیروان او به همین روش ادامه دادند، مثلاً
در سال 1216 امیر سعود سپاهی مرکّب از بیست هزار را مجهز کرد و به کربلا
حمله ور شدند. سپاه وهابی جنایات بسیاری در شهر کربلا انجام دادند، از جمله
پنج هزار تن و یا بیشتر (تا بیست هزار گفته اند) را به قتل رساندند. آیین
وهابیت بر اساس عملکرد، عقاید و باورهای شیخ محمد بن عبدالوهاب شکل گرفت.
امروزه نیز این فرقه بر عقاید شیخ محمد و دیگر رهبران آن پافشاری می
نمایند.
فرقه وهابیه مبتنی بر اصول و عقایدی است که به بعضی اشاره می شود:
– وهابیها معتقدند که هیچ انسانی نه موحد است و نه مسلمان مگر این که اموری را ترک کند، از جمله:
به هیچ یک
از رسولان و اولیا توسّل نجوید. هر کس اقدام به این کار کند، مشرک می باشد،
از این رو وهابیان زیارت قبر پیامبر و ائمه(ع) را جایز نمی دانند و
معتقدند هر کس از پیامبرطلب شفاعت کند، مانند این است که از بتها شفاعت
خواسته است.
- – از مسائل دیگری که وهابیان درباره آن حساسیت
خاصی دارند، تعمیر قبور و ساختن بنا روی قبر پیامبر و اولیای الهی و
صالحان است. برای نخستین بار این مسئله را “ابن تیمیه” و شاگرد معروف او
“ابی القیم” عنوان کرد و بر تحریم ساختن بنا و لزوم ویرانی آن فتوا داده
اند.بر همین اساس سعودیها هنگامی که در سال 1344 هجری بر مکه و مدینه و
اطراف آن تسلط پیدا کردند، به فکر افتادند که برای تخریب مشاهد و آثار
خاندان رسالت و صحابه پیامبر مستمسکی به دست آورند و اقدام نمایند.
- – وهابیان
بر این باورند که مسلمانان در طی قرون، از آیین اسلام منحرف شده اند و در
دین خدا بدعتهایی نهاده اند که با شرع اسلام مخالف می باشد. بر این اساس
باید از اصولی که پیامبر(ص) تعیین کرده است، پیروی نمود.
بنابر عقاید وهابیان،
هیچ کس حق ندارد به رسول خدا سوگند یاد کند و از الفاظی مانند: به حق محمد
و … استفاده نماید، زیرا قسم خوردن به دیگران و درخواست حاجت از غیر
خداوند با آیات قرآن منافات دارد: «فلا تدعوا مع الله احداً». - – نیز
معتقدند : تشییع جنازه و سوگواری حرام است؛ زیرا ارواح اموات کاری نمی
توانند بکنند و در امور دنیوی و اخروی نمی توانند دخالت داشته باشند.
- – وهابیان
معتقدند القابی را که بر عزت و احترام دلالت دارند، در مورد انسانها نباید
به کار برد و ناصواب است؛ زیرا احترام و تعظیم تنها شایسته خداوند است.
- – وهابیون
به جنگ با دیگر فرقهها و مذاهب اسلامی معتقد هستند و مدعی اند باید به
آیین وهابیت در آیند، یا جزیه دهند، از این رو همیشه مسلمانان دیگر را به
کفر متهم نموده، اموال و نوامیس بقیه را حلال می دانند. آنان می گویند که
هر کس مرتکب گناه کبیره شود، کافر است.
-